شاعر : اسماعیل تقوایی نوع شعر : مدح و ولادت وزن شعر : مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلین قالب شعر : غزل
الا ای عاشقان مـژده به مکه یار میآیددل عـالـم به شدت مـیتـپـد دلدار میآید میآید آنکه در انجیل و تورات است اوصافشبـرای دیـن پـایـانیّ حـق مـعـمـارمیآید
به دنـیـا کـودکی ازدامن بنتوهـب آیدعرب راروشنی بخشی به شام تارمیآید میآید آنکه پایانبخش شرک وکفرمیگرددبرای حـق پرستی نـقـطـۀ پرگـارمیآید ملائک شادمانند وبههم تبریک میگویندحـبـیب بیمـثـال حـضـرت دادار میآید محمد نام اوشد در زمین وآسمان محمودامـیـن مـکّـیـان واحـمـد مـخـتـارمیآید بودعـبدالمطلّب میـزبان مکّـیان امروزبهیمن سبط زیبایی که مه رخسارمیآید رسولان خدا درجنّت الاعلی مسرورندکه بر جیش نبوّت آخرین سردارمیآید ولیالله اعـظم باشد و شاهـنـشه لـولاکالا ای بیپـناهـان بهـرتان زنهـارمیآید ز بعـد جـدّ وبـابـایش ابـوطالب ولیِّ اومـربّی و عــزیـز حـیـدرکــرار مـیآیـد شکوفا میشود زیبا گلی درخاک لم یزرعکویرمُرده بااین گل چنان گلزارمیآید چوآمدسرنگون بتها شده،آتشکدهخاموشکسی که میکند با ظالمین پیکـارمیآید به کفر وشرک برگو جایشان دیگر بهدنیانیستکسیکه میزند بر اسبشان افسار میآید بهمردم عرضه دارد مصطفی خُلقعظیمش رابه کـالای مـحـبت بـرسـربـازار میآید عرب را قلب تیره گشته و زنگاربگرفتهکسی که میزداید ازدلش زنگارمیآید کسی آیدکه اسلامـش فراگـیرد دنـیارارســول آخــریـن وسـیّـد ابـرارمـیآیـد بود میلاد اوبرمسلمین روز دل افروزیکهجام دل درآن با شادی سرشار میآید خوشا درروزمیلادش کنار گنبد خضراکنار حضرت صاحب که دراظهار میآید